نویسنده:

.
این کتاب در حدود سال 478 قبل از میلاد مسیح توسط آشیلوس نوشته شده است. تراژدی پرومته در زنجیر یکی از سه داستانی است که دو تای دیگر آن «پرومته بند گسسته» و «پرومته آتش آور» از میان رفته اند. پرومته یکی از پهلوانانی بود که به زئوس در راه رسیدن به قدرت کمک کرده بود.
خدای خدایان با قدرت تازه ای که به دست آورده بود، ظالمانه تصمیم گرفت که بشر را نابود کند و نسل جدیدی خلق نماید، او پرومته با تصمیم او مخالفت ورزید و بشر را نجات داد و آنگاه هنرهای مفید را به انسان آموخت. زئوس این کار پرومته را نتوانست ببخشد. هنگامی که نمایش شروع می شود، پرومته به یک نقطه بلند و صخره کوه آورده شده و به یک تخته سنگ عظیم بسته شده است ولی هنوز به تنبیهی که برایش در نظر گرفته اند، تن در نداده است. دسته ای از حوریان دریایی از طریق هوا پرواز می کنند و می آیند تا پرومته را تسلی دهند.
پرومته برای آنان می گوید که چگونه به زئوس کمک کرده بود و دلیل تنبیهش چیست. او همچنین به حوریان دریایی می گوید که بالاخره یک روز زئوس مجبور خواهد شد از او کمک بگیرد. اما او راز رستگاری زئوس را فاش نخواهد کرد مگرآنکه آزاد شود. سپس اقیانوس پدر دختران دریایی سوار بر عرابه آی که اسب های بالدار آن را به حرکت در می آورند، از راه می رسد. پرومته مغرورانه به دلسوزی های او و نه به راهنمایی ها و تدابیر وی وقعی نمی گذارد.
نفر بعدی که نزد پهلوان پشیمان نشده می آید یو، یکی دیگر از قربانیان ظلم و خشونت زئوس است که دختری باکره بود و روزگاری در نزد زئوس قرب و منزلتی خاص داشت ولی حالا به صورت ماده گاوی تغییر شکل داده و بر اثر نیش خرمگسی آوازه دنیا شده بود.
پرومته پیش بینی می کند که هنوز محنت و غم در انتظار آن دختر است ولی سرانجام به شکل اول خود برمی گردد و فرزندی از زئوس خواهد زائید که یکی از اولادانش به صورت پهلوانی برای نجات پرومته از تخته سنگ خواهد آمد. حالا حرف های تمردآمیز و رازهای پر از لاف زنی پرومته به گوش زئوس رسیده است و او هرمس را به نزد پرومته می فرستد تا درباره حرف های او تحقیق کند. این پیغام آور زئوس نیز با حرف های تحقیرآمیزی باز می گردد. علیرغم تهدید زئوس، که عقابی را می فرستد تا اعضای حیاتی او را بخورد، پرومته همچنان غیرقابل نفوذ باقی می ماند.
او تا به آخر بدون ترس و بیم در مقابل تهدیدهای زئوس ایستادی می کند، تا سرانجام صاعقه عظیمی از طرف زئوس تمام صخره و سنگ های اطراف او را نابود می کند.

نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ |

نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲ |


برچسب‌ها: آنتوان چخوف, سیمین دانشور
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱ |
پدر ( تراژدی در سه پرده ) - نویسنده: یوهان آگوست استریند برگ

در وب سایت کتابخانه بین المللی

نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ |

به گرامیداشت این نویسنده بزرگ از دست رفته

برگردان از فرید عباسی


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷ |

ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۷ |

ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در شنبه ۷ دی ۱۳۸۷ |

 
ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در شنبه ۷ دی ۱۳۸۷ |
but-the-clouds-beckett
ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷ |

ادامه مطلب
نوشته شده توسط سید مرتضی موسوی تبار در چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۵ |