سلامی دوباره
بعد از مدت ها دوباره اومدیم .. منتظر پست های آموزشی باشید
این مبحث ساده را با ذکر چند نکته و مثال بیان میکنیم :
نکته ی 1 : در قسمت Tag ، فعل ( کمکی ) و فاعل جمله ی فرض برای ما دارای اهمیت هستند .
مثال :
It is Monday today , isn't it?q
نکته ی 2 : کاما (,) جداکننده ی فرضیه و tag خواهد بود .
نکته ی 3 : جمله ی فرض با tag خود ، از نظر مثبت یا منفی بودن ، در تضاد است . یعنی برای فرض مثبت ، tagمنفی و برای فرض منفی ، tag مثبت به کار می بریم .
مثال :
We have to hurry , don't we?q
ما مجبوریم که عجله کنیم ، مگر نه ؟
He can't play chess , can he?q
او نمیتواند شطرنج بازی کند ، میتواند ؟
نکته ی 4 : در ترجمه ی فارسی عبارات tag ، میتوان همان فعل به کار برده شده را معنی کرد . چون مکانیزم این نوع سوال در زبان فارسی ، تعریف شده است و به لحن سوالی شما بستگی دارد . اما معمولا تمام معانی در محدوده ی عباراتی نظیر " مگر نه؟" ، " موافقید ؟ " ، " لطف می کنید؟ " ، " درست می گویم ؟ " و .... هستند .
نکته ی 5 : جمله ی tag ، با فرض از لحاظ زمان فعل مطابقت می کند .
مثال :
He tried very hard , didn't he?q
او به سختی تلاش کرد ، این طور نیست ؟
I will not fail this term , will I ?q
من در این ترم نخواهم افتاد ، درست میگویم ؟
نکته ی 6 : وجود برخی قید ها در جملات مثبت ، آن ها را تبدیل به جملات منفی می کند .بنابراین در این شرایط باید از tag مثبت استفاده کرد .
برخی از این قید ها عبارت اند از :
scarcely - seldom - hardly - rarely
مثال :
He rarely come to your house , does he ?q
او به ندرت به خانه ی تو می آید ، این طور نیست ؟
You seldom get a bad grade , do you ?q
شما به ندرت یک نمره ی بد میگیرید ، این طور نیست ؟
نکته ی 7 : نکته ی 6 در زمانی که از کلمات no-none-neither - never در جملات مثبت استفاده می شود نیز صدق می کند .
مثال :
None of us are students , are we ?q
هیچ کدام از ما دانش آموز نیستیم ، مگر نه ؟
نکته ی 8 : کلمات few و little جمله را منفی می کنند . ( بعدا توضیح داده خواهد شد ) لذا باید از tag مثبت استفاده کرد .
تذکر : وقتی از a few و a little استفاده میشود ، tag جمله باید منفی باشد ( مگر اینکه جمله منفی باشد )
مثال :
Few people have known how to earn money , have they ?q
تقریبا مردم ندانسته اند که چطور پول در بیاورند ، این طور نیست ؟
A little milk is ready for him to drink , isn't it ?q
مقدار کمی شیر برای او به منظور نوشیدن آماده است ، این طور نیست ؟
نکته ی 9 : هیچگاه در tag از اسم استفاده نمیکنیم و همواره از ضمیر استفاده میکنیم یا از کلماتی نظیر there یا one استفاده میکنیم .
مثال :
No one can answerthis question , can he ?q
هیچکس نمیتواند این سوال را پاسخ دهد ، میتواند ؟
نکته ی 10 : ( مهم = این نکته یکی از نکات مهم در آزمون های مختلف است ) : در مباحث آینده خواهیم گفت که کلماتی نظیر everybody-everyone- nobody - no one با فعل های مفرد تطابق خوهان داشت . اما این در حالی است که اگر این کلمات در جملات فرض بیایند ، ضمیر مورد استفاده در عبارت tag ، یک ضمیر جمع خواهد بود .
مثال:
Nobody wanted to study this lesson , did he ?q
هیچکس نمیخواست این درس را مطالعه کند ، این طور نیست ؟
Everyone knows me , don't they ?q
هرکس ( همه ) مرا می شناسند ، اینطور نیست ؟
نکته ی 11 : اگر فرض ما ، یک درخواست باشد ، آن گاه با یک استثناء رو به رو هستیم و آن این است که همواره در عبارت tag ، از will you استفاده میکنیم .(چه فرض و درخواست مثبت باشد و چه منفی ).
مثال :
Close the window , will you ?q
پنجره را ببندید ، لطف می کنید؟
Don't be late , will you ?q
دیر نکن ، باشه؟
تذکر : اگر فرض یک درخواست همراه با یک پیشنهاد باشد ، میتوان هم از will you و هم از won't you استفاده کرد .
مثال های نکته دار :( ترجمه با خودتان است )
You and I asked an important question, don't we ?q
He and she want to be with each other , don't they ?q
The twins have not played with you , have they ?q
I think none of us can eat the food , can we ?q
Mahdi is a nice boy , is he ?q
If you had free time , you would come to the party , wouldn't you ?q
You had better change your hat , hadn't you ?q
I never go to that store , do I ?q
خب دوستان عزیز ..
اینم از مبحث سوالات کوتاه یا همون Tag qustions
قسمت مثال های نکته دار رو چند بار بخونید ،
سوالی هم اگه داشتید ، من هستم
تا مباااااااااااااااااااااااااحث بعدی فعلا
Your ideas are like
diamonds.. .without the refining
process, they are just a dirty rock,
but by cutting away the impurities,
they become priceless.
- Paul Kearly
Would rather
این عبارت گاهی اوقات با Than همراه میشود . کاربرد این عبارت ، بیان اولویت است....
در واقع تقریبا استفاده از این عبارت ، معادل با استفاده از فعل Prefer (ترجیح دادن ) است.
چند مثال :
I prefer to wait outside
I would rather wait outside
I would rather not wait inside
I prefer to sit here
I would rathersit here
I would rather not sit there
تذکر : همان طور که مشاهده میشود پس از این عبارت ، شکل ساده ی فعل (مصدر بدون to ) ظاهر میشود .
Had better
این عبارت برای بیان پیشنهاد و نصیحت به کار میرود . بعد از این عبارت هم مصدر بدون to ظاهر خواهد شد. تقریبا استفاده از این عبارت معادل یکی از کاربرد های should است .
چند مثال :
I should work harder
I had better work harder
If you want to be successful ,you had better study better and more
If you want to be successful , you had better not be lazy
نکته ی کلی : شکل سوالی این دو عبارت و تفاوت معنایی آن ها در قالب یک مثال به شرح زیر است :
What would you rather eat ? (What do you prefer to eat ? )q
What had you better eat ? (What should you eat ?)q
ما سعی میکنیم مطالب مربوط به این مبحث را به سادگی بیان کنیم .
کاربرد تایید و تصدیق را در مثال ها و ترجمه ی آنان متوجه خواهید شد.
به طور کلی دو نوع تایید و تصدیق داریم : 1-تایید جملات مثبت 2- تایید جملات منفی
هر کدام از این دو نوع به دو شکل قابل بیان هستند . پس کلا برای فراگیری این مبحث کافیست که 4 فرمول را حفظ کنید اما توصیه ی من به شما این است که شدیدا از حفظ کردن فرمول بپرهیزید ( چون زبان ، علم حفظ کردن فرمول ها نیست ! )
سعی کنید مطالب زبان و قواعد آن را بفهمید و مثال و تمرین فراوان آن را ملکه ی ذهنتان کنید.در این صورت است که هربار بخواهید ، میتوانید آن را به درستی به کار ببرید .
قبل از این که روش های تایید و تصدیق را بیان کنیم ، لازم است این نکته را بدانیم ;
نکته : در این مبحث هر جمله به دو قسمت تقسیم میشود .قسمت پایه و قسمت تایید شونده .
1-تایید جملات مثبت
ساختار : too+فعل کمکی مثبت جمله ی اول+ فاعل+and+جمله ی پایه ی مثبت
فاعل+فعل کمکی مثبت جمله ی اول+and+so+جمله ی پایه ی مثبت
چند مثال )
I am happy.You are happy
I am happy , and you are too
من خوشحالم و شما نیز همینطور.
You will study math . They will study math
You will study math , and They will too
شما ریاضی مطالعه خواهید کرد و آن ها نیز همینطور.
I will go to tehran next week . He will go to tehran next week
I will go to tehran next week ,and so will he
من هفته ی بعد به تهران خواهم رفت و او هم همینطور.
My brother plays football.Your brother plays football
My brother plays football , and so does your brother
برادر من فوتبال بازی میکند و برادر تو نیز همینطور .
تذکر : به علامت ( , ) قبل از and توجه کنید .
2-تایید جملات منفی
ساختار : either+فعل کمکی منفی جمله ی اول+فاعل+and+جمله ی پایه ی منفی
فاعل+ فعل کمکی مثبت جمله ی اول+and+neither/nor+جمله ی پایه ی منفی
چند مثال :
I did not see Mahyar.You did not see Mahyar
I did not see Mahyar ,and you did not either
من مهیار را ندیدم و شما نیز همینطور
Karim has not done his homework.Omid has not done his homework
Karim has not done his homework , and Omid has not either
کریم تکالیفش را انجام نداده است و امید هم همینطور
They do not want to lose this game.We do not want to lose this game
Whey do not want to lose this game , and neither do we
آنها نمیخواهند این بازی را ببازند و ما نیز همینطور
Paris is not in England.Rome is not in England
Paris is not in England , and nor is Rome
پاریس در انگلستان نیست و رم هم همینطور
خب دوستان عزیز
فکر نمیکنم مبحث سختی بوده باشه
ان شاء الله اگر خداوند متعال یاری کنند ، مطالب خیلی بیشتری در اختبار شما قرار خواهیم داد
با آرزوی موفقیت برای همه ی شما .....
آناناس |
pineapple |
انگور |
grapes |
انجیر |
fig |
انار |
pomegrante |
پرتقال |
orange |
توت فرنگی |
strawberry |
گیلاس |
cherry |
گلابی |
pear |
سیب |
apple |
زرد آلو |
apricot |
شلیل |
nectarine |
طالبی |
melon |
لیمو |
lemon |
موز |
banana |
نارنگی |
tangerine |
هندوانه |
watermelon |
هلو |
peach |
The fastest way to pass your own expectations is to add passion to your labor.
- Mike Litman
دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند .....
آبی |
Blue |
بژ |
Beige |
بنفش |
Violet |
نارنجی |
Orange |
خاکستری |
Gray |
زرد |
Yellow |
سبز |
Green |
سرمه ای |
Navy blue |
سفید |
White |
مشکی(سیاه) |
Black |
صورتی |
Pink |
قرمز |
Red |
جگری |
Maroon |
قهوه ای |
Brown |
It doesn't matter what you are
thinking, or what fear you have,
if you just do it! Action is the only
thing that matters.. .I can see that at
the end of my life, I am not going to
look back and say,
"I wish I had taken more action".
A- Diana von Welanetz Wentworth a
ساختار : باقی جمله + فعل + will+ فاعل
کاربرد : بیان کار و اقدام در زمان آینده
چند مثال :
I will see you tomorrow in the class
من فردا تو را در کلاس خواهم دید.
Will you go to the hotel next week ?q
آیا تو هفته ی آینده به هتل خواهی رفت ؟
I am sure he will pass this term
من مطمئنم او این ترم قبول خواهد شد .
I think the team will win on Friday
من فکر میکنم تیم روز جمعه خواهد برد .
آینده ی استمراری )
ساختار : ادامه ی جمله + ing+ فعل + will + be + فاعل
کاربرد ها :)
1- بیان عملی که در مقطع معینی در آینده انجام میشود و برای مدتی استمرار دارد .
2- بیان عملی که به دفعات در آینده رخ می دهد.
3- بیان عملی که در زمان نا معینی در آینده رخ خواهد داد .
چند مثال :
I will be studying at 9 oclock tomorrow morning
من در ساعت نه صبح فردا ، مشغول مطالعه کردن خواهم بود .
I am sick and I will be having headaches all day
من مریضم و تمام روز سردرد خواهم داشت .
I will be learning English very soon
من خیلی زود انگلیسی یاد خواهم گرفت .
What will you be doing this time next week?q
هفته ی دیگر همین موقع ، مشغول چه کاری خواهی بود ؟
آینده ی کامل )
ساختار : باقی جمله + اسم مفعول + will+have+ فاعل
چند مثال :
By the end of this month , he will have done his homework
تا قبل از پایان این ماه ، او تکالیفش را انجام خواهد داد .
My friend will have bought a new car by the end of this week
دوستم تا قبل از پایان این هفته ماشین جدیدی خواهد خرید.
آینده ی کامل استمراری )
ساختار : ادامه ی جمله + ing + فعل + will+ have + been + فاعل
کاربرد :)
بیان کاری که در زمان معینی در آینده مدتی استمرار خواهد داشت و تاکید دارد که دوباره هم ادامه خواهد یافت.
چند مثال :
By tonight , I will have been working for five hours
تا امشب 5 ساعت خواهد شد که من کار کرده ام .
When he plays this game , he will have been playing for this team for ten years
زمانی که او این بازی را انجام دهد ، ده سال میشود که او برای این تیم بازی کرده است .
خب دوستان عزیز ،
مبحث زمان ها در این جا به پایان رسید ..
شاید بپرسید یعنی این مبحث زمان ها اینقدر راحت بود؟
در پاسخ باید بگم که اولا هیچ مبحثی در زبان انگلیسی سخت نیست و فقط نیاز به تمرین و تکرار داره ..
ثانیا اگه منظورتون اینه که چرا نکات مربوط به زمان ها کم بوده ، باید بهتون بگم که کاملا حق با شماست ..
در وبلاگ دنیای زبان من اصل بر این هست که اول نکات اصلی و کلیات رو در قسمت قواعد مطرح میکنیم و سپس نکات مهم دیگه رو که نکات تکمیلی به حساب میان ، در قسمت نکات گرامری بررسی میکنیم ..
پس حتما این دو قسمت در کنار هم باید مطالعه بشن ..
این مسئله برای سایر قسمت های گرامر زبان انگلیسی هم صدق میکنه ..
ممنون از همه ی شما
گذشته ی ساده )
ساختار : باقی جمله + شکل گذشته ی فعل + فاعل
نکته ی 1 : شکل گذشته ی فعل دو حالت دارد = حالت اول زمانی است که فعل با قاعده ( regular ) باشد که در این صورت با اضافه کردن d یا ed به شکل گذشته در می آید . اما در صورتی که فعل بی قاعده باشد ( irregular ) باشد ، آن گاه باید آن ها را حفظ کرد .
نکته ی 2 : برای سوالی کردن از فعل کمکی did استفاده میکنیم .
کاربرد : )
1- بیان کاری که در گذشته و زمانی معین انجام و تمام شده است .
2- بیان کار های عادی ( عادتی ) در گذشته .
3- گاهی اوقات هم با گذشته ی استمراری و یا گذشته ی کامل همراه است .
قیود :
yesterday- last week- two months ago .....
چند مثال :
Did they see the movie ?q
آیا آن ها فیلم را دیدند ؟
I bought a good book yesterday
من دیروز یک کتاب خوب خریدم .
Did you go to the store last week ?q
آیا هفته ی پیش به مغازه رفتید ؟
When I was a child , my parents took me to a park every week
وقتی که بچه بودم ، والدینم مرا هر هفته به یک پارک می بردند .
گذشته ی استمراری )
ساختار : باقی جمله + ing + فعل + were/was + فاعل
کاربرد : بیان کاری که در یک مقطع در گذشته انجام شده و برای مدتی استمرار داشته است .
چند مثال :
I was working with computer at eleven last night
دیشب ساعت 11 داشتم با کامپیوتر کار می کردم .
What were you doing at six oclock yesterday evening ?q
ساعت 6 شب گذشته داشتی چه کار میکردی ؟
گذشته ی کامل )
ساختار : باقی جمله + اسم مفعول + had + فاعل
کاربرد : وقتی دو عمل در گذشته انجام میگیرد ، عملی که زودتر انجام شده را با گذشته ی کامل و عمل دیگر را با گذشته ی ساده نشان میدهیم .
گذشته ی ساده + by the time /when/before+گذشته ی کامل
گذشته ی کامل + as soon as/till/until/after+ گذشته ی ساده
چند مثال :
I lent the book to my friend after I had finished reading it
من بعد از آنکه خواندن کتاب را تمام کرده بودم ، آن را به دوستم قرض دادم .
Before I arrived ,the library had closed
پیش از آنکه برسم ، کتابخانه بسته بود .
I had just gotten into bed when someone knocked on the door.
وقتی که یکی در زد ، تازه به رختخواب رفته بودم .
I had realized that we had met before
متوجه شدم که قبلا همدیگر را ملاقات کرده بودیم .
گذشته ی کامل استمراری )
ساختار : باقی جمله + ing + فعل + been + had + فاعل
کاربرد : تاکید بر بیان عملی که قبل از عمل دیگری در گذشته صورت گرفته است .
مثال :
She had been cleaning her house all morning before the guests arrived
او تمام روز خانه اش را تمیز کرده بود قبل از اینکه مهمانان برسند .
Great works are performed
not by strength,
but perseverance.
- Dr. Samuel Johnson
جدول زیر شامل تعدادی لغت به همراه مشتقات آنان می باشد .....
قید |
صفت |
فعل |
اسم |
_ |
خونین bloody |
خونریزی کردن bleed |
خون blood |
comfortablely |
راحتconfortable |
دلداری دادن comfort |
راحتی و آسایش comfort |
_ |
محاوره ای conversational |
گفتگو کردن converse |
گفتگو conversation |
_ |
قابل تعریف definable |
تعریف و تعیین کردن define |
تعریف definition |
distinctly |
مجزا و متمایز ditinctive |
_ |
تمایز و اختلاف distinction |
_ |
مهاجم invasive |
حمله کردن و تجاوز کردن invade |
تجاوز و حمله invasion |
_ |
پر جمعیت populous |
تجمع کردن populate |
جمعیت population |
_ |
مورد نیاز required |
نیاز داشتن require |
نیاز requirement |
_ |
قرار گرفته situated |
قرار دادن و واقع شدن situate |
وضعیت و موقعیت situation |
۲-نتايج آزمون معمولا بين 30 تا 40 روز پس از آزمون آماده مي شود و از طريق سايت سازمان سنجش به نشاني www.sanjesh.org منتشر مي شود و ضمنا همزمان با اعلام نتيجه از طريق سايت، نسخه اي از كارنامه به اداره پست تحويل مي شود تا به نشاني اعلام شده در پروفايل داوطلبان ارسال شود.
۳-در آزمون تولیمو ی سازمان سنجش نمره ی منفی وجود ندارد .
هیچ جا خونه ی آدم نمیشه .
ساختار : ادامه ی جمله + فعل + فاعل
نکته ی ۱ : فعل در حالت سوم شخص مفرد s یا es میگیرد .
نکته ی ۲ : برای منفی کردن یا سوالی کردن از فعل های کمکی do و does استفاده می کنیم .
کاربرد :
۱- بیان کار های عادی ( عادتی )
۲- اصول و حقایق مسلم علمی
۳- وقایع مربوط به تاریخ و برنامه های منظم آژانس های مسافرتی
۴- زمان آینده ی نزدیک
برخی از قیود موجود در این زمان :
always - never- usually-often-sometimes-generally-mostly-seldom-rarely-occasionally-frequently-ever-nowadays
چند مثال :
I drink two cups of tea every morning
من هر روز دو فنجان چای می نوشم .
Water freezes at 0 centigrade
آب در صفر درجه سانتی گراد یخ می زند .
I do not live in Paris
من در پاریس زندگی نمیکنم .
Do you like this kind of music ?q
آیا شما این نوع موسیقی را دوست دارید ؟
۲) حال استمراری
ساختار : باقی جمله + ing + فعل + am/is/are + فاعل
کاربرد :
1- بیان کاری که در حال انجام شدن است .
2- بیان کاری که در آینده ای نزدیک انجام میشود .
3- بیان کاری که موقتا انجام میشود .
4- بیان کاری که بیش از حد انجام و موجب ناراحتی میشود .
برخی قیود موجود در این زمان :
still - nowright - now- at this time- at this moment - at present - for the time being
چند مثال :
Ali is listening to the radio at the moment
علی در این لحظه مشغول گوش دادن به رادیو است .
It is raining
باران در حال باریدن است .
She is not coming to see us today
او امروز برای دیدن ما نمی آید .
Is he playing a football match now ?q
آیا او الان در بازی کردن یک مسابقه ی فوتبال است ؟
۳) حال کامل
ساختار : باقی جمله + اسم مفعول + have/has + فاعل
کاربرد :
1- کاری که در گذشته انجام شده و اثزش تا حال باقی مانده است .
2- کاری که در گذشته ی نزدیک انجام شده است .
3- کاری که به دفعات انجام شده است .
4- کاری که در گذشته ی نامعلوم انجام شده باشد .
برخی از قیود در این زمان :
already - yet - before - never- ever - so far - up to now - up to present - as yet - recently - lately - sometimes - twice - since - for
چند مثال :
They have gone to Shiraz
آن ها به شیراز رفته اند .
I have cleaned my shoes an hour ago
من یک ساعت پیش کفش هایم را تمیز کرده ام .
They have not had lunch yet
آن ها هنوز ناهار نخورده اند .
I have written three letters this week
این هفته 3 نامه نوشته ام .
۴) حال کامل استمراری
ساختار : باقی جمله + ing + فعل + have/has + been + فاعل
کاربرد :
صرفا جهت تاکید بر کاری که در گذشته شروع و تا زمان حال ادامه داشته است
قیود :
since - for
چند مثال :
I have been waiting for almost four hours
من حدود 4 ساعت است که منتظر مانده ام .
They have been working for five hours
پنج ساعت است که آن ها مشغول کار هستند .
For how many hours have they been studying math?q
برای چند ساعت است که آن ها ریاضی مطالعه کرده اند ؟
Have you been working since last night?q
آیا شما از شب گذشته مشغول کار کردن بوده اید ؟
دوستان عزیز
در پست های بعدی سایر زمان ها بررسی میشوند ..
ضمن اینکه به مبحث ترکیب زمان ها در قسمت نکات گرامری پرداخته خواهد شد ..
استفاده از حروف اضافه ی نادرست
Wrong (Prep.) |
Right(Prep.) |
word |
Number |
at |
in |
absorbed |
1 |
for |
of |
accuse |
2 |
with |
to |
accustomed |
3 |
from |
of |
afraid |
4 |
against |
at |
aim |
5 |
against |
with |
angry |
6 |
for |
about |
anxious |
7 |
to |
at |
arrive |
8 |
from |
of |
ashamed |
9 |
to |
in |
believe |
10 |
for |
of/about |
boast |
11 |
for |
of/with/about |
careful |
12 |
with |
by |
travel |
13 |
for |
about |
complain |
14 |
from |
of |
composed |
15 |
to |
in |
confidence |
16 |
with |
to |
conform |
17 |
for |
on |
congratulate |
18 |
from |
of |
cosist |
19 |
by |
with |
covered |
20 |
from |
of |
cure |
21 |
from |
on/upon |
depend |
22 |
from |
of |
deprive |
23 |
from |
of |
die |
24 |
than |
from |
different |
25 |
from |
by/about/at |
disappointed |
26 |
in |
into |
divide |
27 |
for |
about/of |
no doubt |
28 |
with |
in |
dressed |
29 |
of |
to |
exception |
30 |
by |
for |
exchange |
31 |
from |
in |
fail |
32 |
with/from |
of |
full |
33 |
with |
of |
get rid |
34 |
from/with |
about |
glad |
35 |
in |
at |
good |
36 |
from |
against |
guard |
37 |
for |
of |
guilty |
38 |
from |
of |
independent |
39 |
for |
to |
indefferent |
40 |
to |
on |
insist |
41 |
for |
in |
interested |
42 |
from |
of |
jealous |
43 |
to |
for |
leave |
44 |
from |
on |
live |
45 |
to |
at |
look |
46 |
with |
to |
married |
47 |
from |
to |
opposite |
48 |
from |
by |
pass |
49 |
with |
for |
play |
50 |
from |
with |
pleased |
51 |
among |
with |
popular |
52 |
from |
to |
prefer |
53 |
in |
at/over |
preside |
54 |
for |
of |
proud |
55 |
for |
at/in |
rejoice |
56 |
with |
to |
related |
57 |
from |
of |
repent |
58 |
from |
with |
satisfied |
59 |
with |
to |
similar |
60 |
_ |
at/on |
sit |
61 |
for |
on |
spend |
62 |
at |
in |
succeed |
63 |
from/than |
to |
superior |
64 |
for |
of |
sure |
65 |
for |
at/by |
surprised |
66 |
for |
of |
suspect |
67 |
from |
by |
take |
68 |
on |
to |
tie |
69 |
from |
of |
tired |
70 |
to |
into |
translate |
71 |
from |
with |
tremble |
72 |
about |
of |
warn |
73 |
with ink |
in ink |
write |
74 |
منبع : برگرفته از کتاب "Common mistakes in English" نوشته ی " T.J.Fitikides"
Victory is always possible for the
person who refuses to
stop fighting.
- Napoleon Hill
جنگ ، جنگ میاره و عشق ، عشق رو .
مجاز بودن به.................................. to be allowed to
بسیار با ارزش ...............................invalue
محدود بودن به ...............................to be confined to
جلوگیری کردن شخصی از انجام کاری.....prevent (sb)from (sth)
اظهار امیدواری کردن.......................... to express hope
تشکیل شدن از ............................... to be composed of
اتفاق افتادن .................................... to take place
با سرعت زیادی ................................ at a great rate
رژیم غذایی داشتن ............................ to keep a diet
دخالت کردن در ................................. to interfere in
فضولی کردن در ................................. to meddle in
Captain & fisherman
The cautious captain of a small ship had to go along a coast with which he was unfamiliar , so he
tried to find a qualified pilot to guide him. He went ashore in one of the small ports where his
ship stopped, and a local fisherman pretended that he was one because he needed some money.
The captain took him on board and let him tell him where to steer the ship.
After half an hour the captain began to suspect that the fisherman did not really know what he
was doing or where he was going so he said to him,' are you sure you are a qualified pilot?
'Oh, yes' answered the fisherman .'I know every rock on this part of the coast.'
Suddenly there was a terrible tearing sound from under the ship.
At once the fisherman added," and that's one of them."
نا خدای هوشیار یک کشتی کوچک مجبور بود در امتداد ساحل دریایی که نمیشناخت حرکت کند . بنابراین او تلاش کرد تا یک ناخدای آشنا به آنجا برای راهنمایی پیدا کند . او کنار یکی از بنادر کوچکی که کشتی اش توقف کرد ایستاد و یک ماهیگیر محلی چون به پول نیاز داشت طوری وانمود کرد که یک راننده ی کشتی ماهر است . ناخدا او را سوار کرد و به او اجازه داد تا بگوید کشتی را کجا براند .
بعد از نیم ساعت ناخدا گمان کرد که ماهیگیر واقعا نمیداند چه کار دارد میکند یا به کجا میرود . پس به او گفت : " آیا تو مطمئنی که ناخدای ماهری هستی ؟"
ماهیگیر جواب داد : " بله . من هر سنگ این بندر از کنار دریا را میشناسم ." ناگهان صدای شکافتن از زیر کشتی آمد . سرانجام ماهیگیر افزود : " و آن یکی از آن سنگ ها است . "
منبع : کتاب English short stories
The spirit, the will to win,
and the will to excel are the things
that endure. These qualities are so
much more important than the
events that occur.
- Vince Lombardi
چو میوه ی سیر خوردی ، شاخ مشکن
Courage is facing your fears.
Stupidity is fearing nothing.
- Todd Bellemare
Sometimes things become possible
if we want them bad enough.
- T.S. Eliot
To accomplish great things, we
must not only act, but also dream,
not only plan, but also believe.
- Anatole France
در انگلیسی زمان از نظر مفهوم کلی ( Time) به ۳ دسته تقسیم میشود :
۱- گذشته ( the past )
۲- حال ( the present)
۳- آینده ( the future)
اما از نظر شکل ( Tense) به ۴ دسته تقسیم میشود :
۱- شکل ساده (Simple ) : برای صحبت از کار های دائمی و عادتی و همیشگی استفاده میشود . مثلا اگر درباره ی یک عادت در زمان حال صحبت کنیم میتوانیم از زمان حال ساده استفاده نماییم ..
من همیشه پیاده به مدرسه میروم .. I always walk to school
۲-شکل استمراری ( Continuous): برای صحبت از کار هایی موقت و مقطعی و خلاف عادت استفاده میشود . مثلا برای صحبت درباره ی انجام عملی در زمان حال و به صورت موقت .
او الان با تلفن صحبت میکند .. She is talking on the phone
۳-شکل کامل ( Perfect): درباره ی کامل شدن عملی صحبت میکند . مثلا برای حال کامل داریم :
همه ی تکالیفم را انجام داده ام .. I have done all of my homework
۴-شکل کامل استمراری (Perfect continuous) : در این زمان ضمن صحبت از تکمیل عمل بر پیوستگی عمل تاکید میشود .
دو روز است که یک بند باران می آید .. It has been raining non-stop for two days now
حال به صورت خلاصه میبینیم که ۱۲ زمان خواهیم داشت :
زمان های حال
۱- حال ساده ۲ - حال استمراری ۳- حال کامل ۴- حال کامل استمراری
زمان های گذشته
۱- گذشته ی ساده ۲- گذشته ی استمراری ۳- گذشته ی کامل ( ماضی بعید ) ۴- گذشته ی کامل استمراری
زمان های آینده
۱- آینده ی ساده ۲- آینده ی استمراری ۳- آینده ی کامل ۴- آینده ی کامل استمراری
در پست های بعدی زمان ها به تفضیل بیان خواهند شد .....
آشپز که دو تا بشه - آش یا شوره یا بی نمک