دنیای زبان انگلیسی ( بهروزپور )

لغات و اصطلاح .داستان کوتاه . شعر.جوک .ضرب المثل.اشپزی.رمان. نمایشنامه.متن دوزبانه

دنیای زبان انگلیسی ( بهروزپور )

لغات و اصطلاح .داستان کوتاه . شعر.جوک .ضرب المثل.اشپزی.رمان. نمایشنامه.متن دوزبانه

آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی

اصطلاح شماره 14

Shake a Leg

معنی: شتاب کردن، عجله کردن
- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
- مری، تو همیشه کلی طول می‌کشه که خودت رو آرایش کنی. بجنب دیگه!
- تا یک دقیقه دیگه کارم تموم می‌شه. صبر داشته باش.
- باید عجله کنی، وگر نه برای دیدن آخرین نمایش به موقع نمی‌رسیم. 
 
 
  
اصطلاح شماره 15

Stick Out One's Neck

معنی: ریسک کردن، خطر کردن

Why should I stick my neck out for them?
چرا باید خودم را به خاطر آنها به خطر بیاندازم؟
 
 
 
 


اصطلاح شماره 17

Give Somebody a Cold Shoulder

معنی: به سردی با کسی رفتار کردن،  به کسی کم محلی کردن
What have I done to him? He gave me the cold shoulder the whole evening at the party.
 
مگر من با او چکار کرده‌ام؟ او در مهمانی تمام بعد از ظهر را به من کم محلی کرد.
 

 

 

 

اصطلاح شماره 18

Get the Axe

معنی: اخراج شدن
Senior staff are more likely to get the axe because the company can't afford their high salaries.
احتمال اینکه کارکنان ارشد اخراج شوند بیشتر است، زیرا شرکت نمی‌تواند از عهده حقوق بالای آنها بر بیاید.

 

 

اصطلاح شماره 19

Have a Bone to Pick with Someone

معنی: از کسی گله کردن، به کسی گیر دادن
I have a bone to pick with you. Did you eat that chocolate mousse I was saving for my tea?
 
من می‌خواهم از تو گله کنم. تو آن شکلاتی را که برای چای‌ام نگه داشته بودم خوردی؟

 

 

 

 

http://www.rasekhoon.net/forum/ThreadShow-83600-2.aspx

نظرات 1 + ارسال نظر
- چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 15:21

سلام.مطالب خیلی جالبی دارین.

مخصوصا اصطللاحاتتون

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.