Wuthering Heights is the only novel by Emily Brontë. It was first published in 1847 under the pseudonym Ellis Bell, and a posthumous second edition was edited by her sister Charlotte.
The name of the novel comes from the Yorkshire manor on the moors on which the story centres (as an adjective; wuthering is a Yorkshire word referring to turbulent weather). The narrative tells the tale of the all-encompassing and passionate, yet thwarted, love between Heathcliff and Catherine Earnshaw, and how this unresolved passion eventually destroys them and many around them.
Now considered a classic of English literature, Wuthering Heights met with mixed reviews by critics when it first appeared, mainly because of the narrative's stark depiction of mental and physical cruelty.[1][2] Though Charlotte Brontë's Jane Eyre was generally considered the best of the Brontë sisters' works during most of the nineteenth century, many subsequent critics of Wuthering Heights argued that its originality and achievement made it superior.[3] Wuthering Heights has also given rise to many adaptations and inspired works, including films, radio, television dramatisations, a musical by Bernard J. Taylor, ballet, opera, role-playing game, and song.
Plot
ادامه مطلب ...About this Recipe: Sara: If spinach quiche is too vegetarian for you or your family this recipe can win you over. The recipe is easy to follow and you can further customize it to your taste by choosing different cheese or adding more vegetables like kernel corn. |
Main Ingredients:
Chopped Spinach: 1 pack previously frozen* or 300g fresh
Mushroom: 2 cup, chopped
Turkey Bacon: 3 pieces (optional)
Mozzarella Cheese: 1.5 cup shredded
Blue Cheese: 1/4 cup crumbled
Cheddar Cheese: 1/4 cup shredded
Egg: 4
Milk: 1/2 Cup
Whipping Cream: 1/2 cup
Onion: 1 medium chopped
Olive oil: 1 Tbsp
Butter: 1 Tbsp
Garlic: 1 clove minced
Salt and pepper
The best time to plant a tree was 20 years ago. The second best time is now. Chinese Proverb
The ability to be in the present moment is a major component of mental wellness. Abraham Maslow
Today is the first day of the rest of your life. Charles Dederich
We are always getting ready to live but never living. Ralph Waldo Emerson
Children have neither past nor future; they enjoy the present, which very few of us do. Jean de la Bruyere
I got the blues thinking of the future, so I left off and made some marmalade. It's amazing how it cheers one up to shred oranges and scrub the floor.
D.H. Lawrence
The best thing about the future is that it comes only one day at a time.
Abraham Lincoln
Today is life - the only life you are sure of. Make the most of today. Dale Carnegie
One should count each day a separate life. Lucius Annaeus Seneca
مردی با نشاط و پرقدرت و در نویسندگی پرشور و رسام و مصدر زندگی مردم انگلستان قرن چهاردهم بود. اصلش فرانسوی ونامش به معنای کفشگر، پدرش یک تن میفروش در لندن بود از جوانی از مطالعه کتاب غفلت نکرد، سفرهای داخل و خارج انگلستان وی را شاعری توانا کرد مخصوصاً ادبیات ایتالیائی در وی تأثیر گذاشت، روزگارش با اعانات و کارهای دولتی که میکرد میگذشت و چون مرد او را بواسطه اینکه مستأجر املاک دیر وستمینستر بود در این گورستان به خاک سپردند نه بخاطر شاعری، چوسر مطالعه را خیلی دوست میداشت و بعد از اتمام هر شغل موظف، خود را به کتابهایش میرسانید و غرق در مطالعه میشد.
کتاب دوشس، انجمن ماکیان، افسانههای زنان خوب، خانه شهوت را بنظم درآورد تسلی بخش فلسفه اثر بئوتیوس Boethius را ترجمه کرد. در سرودن منظومه تروپلوس و کریسید گرچه طولانی و شاید خسته کننده است، ولی بزرگترین شعر روانی انگلستان میباشد که از آثار کاچیو استفاده کرد و بر 2730 بیتی که از بوکاچیو گرفت 5696 بیت نیز افزود.
کریسید برای رسیدن به معشوق میبایستی 6000 بیت بخواند تا به معشوق برسد و چون لحظهای از وصال گذشت چاوسر بساط عاشق و معشوق را بر هم میریزد و جدائی میان آن در هم میریزد وجدائی میان آن دو میافکند موضوع این منظومه از یونان باستان اقتباس شده و قهرمان چاوسر چون ترویلوس بدست آخیلس کشته میشود با دعای زاهدانهای درباره آب، ابن و روح القدس داستان را پایان میدهد.
چاوسر داستانهای کاتربوری را با چنان مهارتی سرود و در طی نیم قرن سیر و سیاحت و سیر آفاق و انفس قهرمانان متعدد داستان از طبقات مختلف را چنان زیبا و مناسب در منظومه خویش جا داده است که آدمی دردها، خندهها و ناکامیهای آنها را حس میکند. در میان قهرمانان شهسوار، پسر شهسوار، مباشر، راهبه، چند کشیش، راهب عاشق پیشه، دانشجوی کشتیران، مسافرخانهچی و … را در این منظومه بوصف و سخن درآورده و روح و جان واقعی در داستان دمیده است.
چاوسر مفاسد و معایب جامعه را خوب درک کرده و در مجموع 50 داستانی که وعده داده، فقط 32 داستان را سروده است اقتباسها از منابع مختلف دیده میشود اما از طبع توانای شاعر نیز مطالب بکر پدید آمده است. در خفایای روانی شخصیتهای داستان کاوش کرده و به زبان هر یک به مناسبت حال آنها سخن گفته است زنان طبقه پست را تا حدی فرومایه میداند اما به زبان شریف نیز اشاره کرده است. از خطاها و حقارتهای آدمی خوب آگاهی دارد و نقائص بشری را خوب میشناسد و هجو عمیق از قبایح و آلودگیها میکند. از خرافه پرستی عهد خویش دور بود ظاهراً به دوزخ و بهشت اعتقاد داشت.
قرن شانزدهم و در دوران الیزابت ملکه انگلستان کتب بسیار از نظر و نثر و نمایشنامه از آثار کلاسیک یونانی، رومی، حتی ایتالیائی، اسپانیائی فرانسوی به زبان انگلیسی ترجمه شد بنابرانی ادبیات انگلیسی از منابع و سرچشمههای ترجمههای متنوع از آثار خارجی تأثیر گذاشت که بسیاری از نویسندگان مهم انگلیسی زبان فرانسه میدانستند، نفوذ ادبیات ایتالیای قرن چهاردهم و پانزدهم بر انگلستان بیش از اندازه بود حتی نوشتههای بوکاچیو نویسنده و شاعر ایتالیائی مورد تقلید مارلو، شکسپیر ، وبستر و مسنجر Massinger و فورد قرار گرفت و افسانههای انگلیسی نیز در ایتالیا تأثیر کرد. جنگهای مذهبی که میان پروتستانها و کاتولیکها در گرفت سبب شد که سرزندگی و نشاط ادبی رنسانس ایتالیا به اسپانیا و انگلستان راه یابد.
در انگلستان دوران الیزابت بیش از دویست تن شاعر معروف وجود و نظمو نثر رواج تمام داشت رفته رفته بازار نثر در انگلستان رایجتر میشد و کتاب ملکه به زبان اثر اسپنسر توجه مردم را به سوی نثر افزایش داد.
جان لیلی اولین کسی بود که مطلبی خیالی زیر عنوان یوفیوس یا تشریح ذوق در سال 1579 به نثر نشوت (درین اثر جوانی به نام یوفیوس که حوادثی بر او میگذرد). در این کتاب مباحثی در تعلیم و تربیت، کفر والحاد، دوستی و عشق و غیره آمده و از کتب موفق پر فروش زمان خود بود. شاید علت توفیق این اثر ادبی وجود تشبیهات، جناسها، عبارات متعادل و اشارات کلاسیک بود. توجه به کلمات و واژهها در دوران الیزابت خیلی زیاد بود و گبریل هاروی استاد کمبریج، سیدنی و اسپنسر در راه تأکید این موضوع کوشش فراوان کردند حتی انجمی ادبی به نام آرئوپاگوس تأسیس کردند اما عدهای نیز بهجو و مسخره کردن کارهای این دسته پرداختند و در نتیجه فحش و ناسزاگوئی در آثار و محاورات ادبی انگلستان راه یافت.
رابرت گرین مردی بیبند و بار بود که در سفرهایش به ایتالیا به قول خود مرتکب هر نوع آلودی و فساد شد چون به انگلستان بازگشت همان شیوه را در پیش گرفت آثاری خلق کرد که در خور توجه و ستایش است زیرا در عمر کوتاه خویش آثار متنوعی به وجود آورد از جمله:
اکتشاف عظیم تقلب (1591) که در از تقلب اوباش، حقهبازان، جیببرها، فاحشهها برحذر داشت روی همین اصل اراذل کمر به قتل وی بستند.
سی و پنج رساله و نمایشنامه متعدد نوشت. در سال 1591 کتابی تحت عنوان وداع با حماقت نوشت و در سال 1592 دو رساله جالب نوشت: 1- لطیفهای به یک درباری نویسنده در آن به گبریل هاروی حمله کرد 2- بذلهگویی بیارزشگرین که با یک میلیون توبه خریداری شده است و در آن به شکسپیر حمله کرد.
تامناش از دوستان گرین و از یاران شکسپیر و فرزند کشیشی بود که زندگی خود را با نوشتن تأمین و با اراذل و اوباش حشر و نشر میکرد. مسافر بدبخت یا زندگی جک ویلتون و چندین رساله جوابیه تحت عنوان برویه سفرون والدن از آثار وی است. مسافر بدبخت رمانی است که در آن اراذل و ولگردان نقشهای مهمی به عهده دارند.
تام تانش نمایشنامه دیدو Dido اثر مارلو دوست خود را کامل و با بن جانسون در تهیه کتاب جزیره سگان همکاری کرد و در سال 1601 در 34 سالگی درگذشت.
فیلیپ سیدنی (1554-1585) ظاهراً مردی ظریف اندام و بیبهره از تندرستی کامل ولی شجاع بود. در خانوادهای بزرگ و اشرافی پرورش و در نه سالگی منصب کلیسائی با حقوق سالانه 60 لیره یافت. در کمبریج تحصیل و به ایتالیا، فرانسه، هلند ، آلمان ، لهستان ، مجارستان و اتریش سفر کرد. چون به انگلستان بازگشت در دربار به مقام مهمی رسید با اینکه چندان ثروتمند نبود با اینحال از ادیبانی چون کامدن، هکلوت Haklwut ناش، هاروی، دون، جانسون و اسپنسر حمایت کرد. علاوه بر این در مباحث ادبی نظریات جالبی اظهار و آثار متنوعی از قبیل: دفاع از شعر، قصههای عاشقانه، غزلهای عاشقانه و آثار جالب دیگر خلق کرد. سیدنی در جنگی زخمی شد و بر اثر آن مرد.
منبع عکس :سایت گوگل
This park was gazetted as a national park in 1890. It is world famous for its rugged terrain, waterfall and century-old pine trees. It covers 1200 sq km and the "fire" waterfall of El Capitan is one of the most spectacular of all scenery.
The spectacular view of the waterfall is created by the reflection of sunlight hitting the falling water at a specific angle. This rare sight can only be seen at a 2-week period towards the end of February. To photograph this rare event, photographers would often have to wait and endure years of patience in order to capture them. The reason is because its appearance depends on a few natural phenomena occurring at the same time...and some good luck.
ادامه مطلب ...
Masouleh (Persian: ماسوله, Māsūleh; also known as Masuleh) is a village in the Gilan Province of Iran. Historical names for the village include Māsalar and Khortāb. It was founded in the 10th century AD, and its current population is estimated to be around 800 people.
Geography, History and climate
Masouleh is approximately 60 km southwest of Rasht and 32 km west of Fuman. The village is 1 050 meters above sea level in the Alborz (or Elburz) mountain range, near the southern coast of the Caspian Sea. The village itself has a difference in elevation of 100 meters.
The first village of Masouleh is approximately established around 1006 AD, 6 km Northwest of the current village, and it is called Old-Masouleh (Kohneh Masouleh in Persian). People moved from Old-Masouleh to the current village because of Pestilence and neighbor attacks. Some of old families do have a written Ancestral tree as old as one hundred years.
Masouheh-Rood-Khan is the river passing through the village with a water fall 200m away from the village. Many other springs are found around Masouleh.
Masouleh is also surrounded by forest from valley to mount.
Fog is the predominate weather feature of Masouleh. Although it has been written that the community was established around 10 AD, the province of Gilan has a long history.