There are important steps and keys to making a good decision.
Good or sound decision-making is necessary for living life productively and efficiently.
All of us are confronted with various decisions to make on a daily basis. Some are small and of minor consequence, while others are huge and potentially life changing. Some are simple and obvious choices; others are more difficult and painstaking.
For those that are complex and difficult to make, there is a process we can follow to help us come up with a good solution.
The Keys To Making a Good Decision
|
زندگی شگفت انگیز است
فقط در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
مهم این نیست که قشنگ باشی
قشنگ این است که مهم باشی !
حتی برای یک نفر
کوچک باش و عاشق ... که عشق، خود میداند آئین بزرگ دانستنت را
بگذار عشق خاصیت تو باشد، نه رابطه خاص تو با کسی
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشود
و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچرد
آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود
در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد
میداند که باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند
مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ...
مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت
با تمام توان
و با تمام وجود شروع به دویدن کنی ...
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو
زلال باش ... ، زلال باش ... ،
زلال تر از قطرات اشک
فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی
یا دریای بیکران، زلال که باشی، آسمان در تو پیداست دو چیز را همیشه فراموش کن:خوبی که به کسی می کنی
بدی که کسی به تو می کند
گروه الهه موفقیت
Give to another
به دیگران ببخشید..
Hug a friend
دوستی را در آغوش بگیرید..
Inspire someone to greatness
کسی را برای مهم بودن ترغیب کنید..
Jump over the boundary
مرزهایتان را پشت سر بگذارید..
Kick about habit
یک عادت بدتان را کنار بگذارید..
Leap across a fear
ترس ها را رها کنید..
1984 [Nineteen Eighty-Four]. رمانی از جرج اورول (اسم مستعار: اریک آرتور بلر (1)، 1903-1950)، نویسنده انگلیسی، که در 1949 منتشر شد. لندن، پایتخت نخستین منطقه هوایی اوسئانیا (2)، در 1984؛ لندنی که همه جایش را خرابههای جنگلهای گذشته و ابنیه ویران و ساختمانهای کهنه پوشانده است و چهار بنای عظیم وزارتخانههای حقیقت، صلح، عشق و فراوانی بر آن سایه افکنده است. همهجا فقط تصویر مردی چهل و پنج ساله، سبیل کلفت، با خطوط سیمای چشمگیر و زیبا دیده میشود: «برادر ارشد»، رئیس عالی حزب، که انسان از هرطرف که با آن بنگرد نگاه خیره او را متوجه خود مییابد؛ همهجا پردههای تلویزیونی مراقب حرکات، بازتابها، و سیمای انساناند تا به پلیس افکار خبر دهند. سه شعار بر این دنیا حکمفرماست: «جنگ صلح است. آزادی بردگی است. جهل قدرت است.» وینستون اسمیت (3) سی و نه ساله خسته شده است.
ادامه مطلب ...مزرعه حیوانات [Animal Farm]:اثری از جرج اورول (اسم مستعار اریک آرتور بلر،1903-1950)، نویسنده انگلیسی. «آقای جونز، از مزرعه مانوار، عقلش رسیده بود به این که شب در مرغدانیها را قفل کند، ولی به قدری مست بود که فراموش کرده بود هواکشهای زیر در را مسدود کند.» حیوانات با استفاده از تاریکی شب در اطراف رئیس معمرشان، خوک نری که انقلاب حیوانات علیه انسان استثمارگر را تبلیغ میکند و اینک در حال مرگ است، گرد میآیند؛ دو خوک جوان، موسوم به اسنوبال و سزار، در رأس جنگ مقدس قرار میگیرند. با راندن آقای جونز، مزرعه را آزاد میکنند، یک ارتش کار و منافع اشتراکی ترتیب میدهند. تردیدی نیست که پیروزی به سختی حاصل شده است؛ اما به خصوص سزار که در یگانه مداخلهای که آدمها میکوشند به عمل بیاورند، با شجاعتی که از خود نشان میدهد خود را از دیگران متمایز میگرداند. اما اسنوبال، در راه کسب نفوذ، مبارزهای پنهان بر ضد او راه میاندازد تا روزی که به یاری چند سگ نگهبان که در خفا بزرگ کرده است موفق به اخراج او میشود. توضیحی که داده میشود این است که سزار همواره خائن و طرفدار آدمها بوده است. چون خوک تبعیدی بدون دوست نیست، نظام وحشت برقرار میشود و این نظام خیلی زود وعدههای خوش روزهای اول را از یاد میبرد و به فکر تقلب و دستکاری در اصول عمده میافتد. از طرفی، حیوانات چیزهایی را که سزار به آنها آموخته است و آنها در گذشته فراگرفتهاند اندکاندک از یاد میبرند: به زودی کار به جایی میرسد که آنها دیگر حتی نمیتوانند بخوانند و فقط اصولی را که نبوغ جاهطلب و خردهبین اسنوبال برای تثبیت قدرت خود ابداع میکند به زحمت میتوانند منمنکنان بر زبان برانند. کارهای بزرگ و نمایشی رئیس جدید به نحوی رقتبار با شکست مواجه میشود، ولی این شکستها تنها به افزایش وحشت میانجامد؛ بدون شک، گاهگاهی فردی معترض بانگ برمیدارد که به انقلاب خیانت شده است، اما سگهای نگهبان خیلی زود او را به سر عقل میآوردند. و اندک اندک کار به جایی میکشد که نژاد خوکها در امر استثمار سایر حیوانات جای آدمها را میگیرد. بالاخره، روزی فرا میرسد که اسنوبال تجارت با مزرعه مجاور و فروش کار حیوانات « آزاد شده» برای تأمین منافع یاران و خویشان خود را ابداع میکند. و در پایان، برنامه دیدار آدمهاست از خوکها، خوکهایی که به سبب «نظم» حاکم بر مزرعه و اطاعت حیوانات از خوکهایی که لباس آدم به تن کردهاند و میکوشند روی دو پا راه بروند. این پیروزی اسنوبال است... اشاره به این نماد، روشن است. این یکی از بیرحمانهترین و شدیدترین هجویههای موجود است و در فاصله 1943 تا 1944، هنگامی که جرج اورول در بیبیسی کار میکرد، نوشته شده است و در سنتی انگلیسی جای میگیرد که از دوران مور و سویفت، در قلمرو مدینه فاضله، درصدد است از سرخوردگیهای حاضر انتقام بگیرد.
قاسم صنعوی. فرهنگ آثار. سروش.
George Orwel 2. Eric Arthur Blair 3.Jones 4.Manoir 5.Snowball 6.More 7.Swift
http://www.ketabnews.com
Main Ingredients:
Tomatoes: 2 medium
Bell Peppers: 1 medium
Kalamata Olive: 1 cup, pitted
Feta Cheese: 100 grams, crumbled
Red onion: 1 small
Mozzarella cheese: 1 cup, shredded
Tomato Sauce: 1 cup, or enough to cover the pizza dough (recipe here)
Pizza Dough: 1 large (recipe here)
Directions:
1. Preheat oven to 400 degrees.
2. Roll out dough on a lightly floured surface. Transfer to the baking and bake until puffed and beginning to color, 8 to 10 minutes.
3. Spread the pizza sauce over the pizza crust and top with tomatoes, peppers, onions, and olives.
4. Sprinkle mozzarella cheese and bake for 15-20 minutes or until crust is golden and cheese has melted.
۵. Sprinkle feta cheese and bake for 2 or 3 more minutes
http://www.1001recipe.com/recipes/food/greek_pizza
Recipe By: Sara